*خسرو معتضد
پیامی نظرم را جلب کرد که خواننده محترمی نوشته بود: «نمیدانم این آقای معتضد مورخ سالم و صادق چه ناراحتی با وزیر مسکن و شهرسازی دارد که بیشترین نوشتههایش مربوط به آخوندی است؟»
از اینکه دو صفت سالم و صادق را درباره من به کار بردهاید بسیار خشنود و مباهی شدم. وقتی مرا سالم و صادق میانگارید که حدستان هم درست است و میبینید و متوجه هستید نام من در هیچ فهرست نجومی چه حقوق بگیران و چه ملک داران وجود ندارد و هیچ برچسبی به من الصاق کردنی نیست، پس پاسخ خود را دریافت داشتهاید؛ در پاسخ بگویم من آقای آخوندی و مقامهایی نظیر او را نه دیدهام نه میشناسم و نه درخواستی از آنان داشته و دارم. آنچه مرا به نوشتن و انعکاس این مطالب وامیدارد شکایات و خواستههای مردم است و نه دلایل شخصی.
به دلیل این است که با میلیونها مردمی که گرفتار تأمین معاش و مسائل و معضلات روزمره هستند، درد مشترک دارم یا در گذشته همه این مسائل و معضلات سرریز زندگی من شده و درد مردم را حس میکنم.
من از گفتههای آقای اسحاق جهانگیری که موضوع دختر بیکار تحصیلکرده مظلوم وزیر آموزش و پرورش را در مناظره گفت که ۲۰۰ میلیون تومان پوشاک بچه از خارج وارده کرده به هیچ وجه خوشم نیامد.
از گوشه و کنار شنیدم که این پوشاکرا به قیمت بسیار گرانی میفروخته است؟ واردات پوشاک یعنی تعطیل شدن هزاران کارگاه تولید پوشاک که در بیشتر آنان زنان و دختران کارگر سرگرم کارند و نانی به دست آورده از راه حلال میخورند. آنچه مرا به درد میآورد حس اشرافیت و رفاه طلبی و بیدردی بیشتر وزیران کابینهای است که چون بسیار متمول و دولتمندند و در رأس شرکتهای بزرگ قرار گرفتهاند از مشکلات و بدبختیهای مردم غافلند.
شنیدهام در کشور اروگوئه رئیس جمهور آن کشور از فقیرانهترین وسایل زندگی استفاده کرده و با اتومبیلی کهنه رفت و آمد میکند. کشور فرانسه از قرن شانزدهم میلادی خاستگاه تجمل، لباسهای گرانبها، وسایل خانگی گران، عطرهای عالی و قصرهای مرمرین خیره کننده است، اما میبینیم که آقای امانوئل ماکرون، ریاست جمهوری جدید این کشور لباس (کت و شلوار) معمولی به بهای ۴۵۰ یورو که برای اروپاییها گران نیست و عادی است از بازار لباس فروشها میخرد و به تن میکند و به همه نشان میدهد که میل ندارد مانند سلف خود «اولاند» تجمل گرا و اشرافی باشد (اولاند به داشتن حرمسرایی از سه زن متهم بود و مطبوعات آبرویش را بردند) آمریکاییها ترامپ را که تجمل و کاخ ها و هواپیماها و اتومبیل هایش را به رخ مردم میکشاند، مسخره میکنند.
علت مخالفت من با وزیر راه و شهرسازی مخالفت او با مردم فقیر و کم درآمد، کارشکنیهایش درخصوص مسکن مهر است.
من مدت کوتاهی حدود سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۷ مستأجر بودهام، سپس مدت ۹ سال مستأجر خانه ناخواهریم بودهام که در نهایت انسانیت و مهربانی با من و همسرم رفتار میکرد. از سال ۱۳۵۶ با وام کم بهرهای که از بانکی گرفتهام و با اندوختهای که از کار در مطبوعات، رادیو و تلویزیون و کتاب نویسی گرد آورده بودم، آپارتمانی در شمال تهران، حدود خیابان نفت به بهای ۷۵۰ هزار تومان (۱۱۰ متر ۷۵۰ هزار تومان) خریداری کردم که در سال ۱۳۷۷ آن را فروختم و از بهای آن به اضافه اندوختهای از محل حق التألیف کتاب هایم، نمایشنامههای رادیویی و پروژههای تحقیقاتی آپارتمان بزرگتری در شمال شهر خریدم به بهای حدود ۷۰ میلیون تومان، آری ۷۰ میلیون تومان.
در سال ۱۳۵۶ که آپارتمان اولی را خریدم یک دستگاه تویوتا کرونا به بهای ۷۲ هزار تومان خریداری کردم که حدود ۲۵ سال زیر پایم بود. پس میبینید که همه چیز عادی بود، نرخها منطقی افزایش مییافت. نرخ یک پرس چلوکباب عالی برگ در سال ۱۳۲۰ هـ.ش برابر آنچه در روزنامه اطلاعات آن زمان از سوی شهرداری اعلام شده ۶ ریال، کوبیده ۵ ریال و چلوخورش ۴ ریال بود. در سال ۱۳۵۲ یعنی ۳۲ سال بعد نرخ چلوکباب در رستورانهای غیرلوکس ۶۰ ریال، کوبیده ۲۵ ریال و چلوخورش ۲۵ ریال بود.
چرا باید امروزه بهای آپارتمان متری ۵ تا ۱۰ میلیون تومان باشد؟ وقتی هم که دولتی میآید و در چارچوب قوانین مدون کشور و برپایه وصیت و فرمان امام(ره) مسکن مهر میسازد که میلیون ها تن از شهروندان کم بضاعت این مملکت دارای خانه و سرپناه شوند، وزیری سربلند میکند که خیر این طرح فاجعه است، مزخرف است به درد نمیخورد، طرح کمونیستی است.
من آقای دکتر احمد توکلی را نه دیده نه میشناسم. از طریق آقای دکتر صادق زیبا کلام که سلام و علیکی با هم داریم و در میزگردهایی در رادیو و تلویزیون با هم بودهایم (دختر آقای دکتر همسر پسر آقای دکتر توکلی است) تا حدودی به رگ گویی و شفافیت ایشان واقف شدهام. آقای دکتر توکلی شخصیتی است که حرف هایش مورد وثوق است. ایشان گفته که هم وزیر راه و شهرسازی و هم وزیر صنعت و معدن و تجارت دارای بیش از ۱۰۰ شرکت هستند. شخص دیگری از نمایندگان گفته یک وزارتخانه باید امور شرکتهای این دو وزیر را جمع و جور کند.
علت انتقادهای دائمی من از این دو وزیر این است که علاقهای به اجرای وظایف خطیر خود ندارند. آقای آخوندی طرح مسکنی ارائه کرده که با نهایت تأسف دیدم آقای اسحاق جهانگیری هم در گفتوگوی خود با شبکه دو و شبکه خبر بدان اشاره کرد: خریداران مسکن در طرح مسکن اجتماعی آوردهای بیاورند تا ۱۶۰ میلیون تومان وام ۲۵ ساله بگیرند. این آورده لابد باید ۱۰۰ میلیون تومان باشد، از کجا زوج جوانی که میروند هر کدام وام ۵ میلیونی برای ازدواج بگیرند، قادرند ۱۰۰ میلیون تومان آورده، بیاورند تا این مبلغ یک سال در بانک بخوابد و با بهره ۱۲ درصد ۱۶۰ میلیون تومان (گویا مبلغش همین اندازه است) به آنان پرداخت شود.
من مشکل خصوصی و شخصی با آقای آخوندی ندارم. کار من فقط تاریخ نویسی نیست. از سال ۱۳۳۹ روزنامه نگارم و وظیفه اصلی روزنامه نگار، انتقاد و موشکافی و زیر ذره بین گذاشتن دردها و مشکلات و مصائب مردم و کشور است.
نظر شما